صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 83

موضوع: علاقه ی 14 ساله

18880
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    علاقه ی 14 ساله

    سلام به همه ی دوستان گل من
    کسانیکه منو میشناسن و نمیشناسن


    عرضم به حضور انور همگیتون من یه مشکلی دارم که حسابی این موضوع داره اذیتم میکنه و به نوعی درگیری ذهنی واسم ایجاد کرده

    حدود 14 سال میشه یه آقا پسر از من خوششون میاد ، هم سن هم هستیم و این آقا همسایمون هست ، من به هیچگونه نه روی خوشی ب ایشون نشون دادم و نه هیچ ارتباطی با ایشون دارم ، حتی نمیدونم از کجا و چجوری سه سال پیش شماره ی منو پیدا کردن ، من شمارمو عوض کردم حتی شماره ی جدیدمو هم پیدا کردن
    مدام زنگ مدام پی ام ، که من اصلا جوابشون رو نمیدادم و بی محل بودم، کار به جایی رسید که واسطه میفرستادن تا من جوابشون رو بدم و به خواستگاریشون قبل اینکه بیان خونمون جواب مثبت بدم و با اطمینان بیشتر اقدام به خواستگاری کنن

    خلاصه من با خونواده مطرح کردم و خونواده م واکنش بدی نسبت به موضوع نشون دادن و با اون واسطه صحبت کردن که حق هیچگونه حرف آوردن و بردن رو ندارن

    تا اینکه این آقا حدود یکساله زندگی منو داره مختل میکنه ، میرم سرکار با من همزمان میاد بیرون و تعقیبم میکنه ، برمیگردم منتظر من میشه که منو ببینه ، توو تلگرام پی ام میده و بلاکش میکنم معلوم نیست چجوری از بلاکی خودشو خارج میکنه ، تلگراممو کلا حذف میکنم اس ام اس میده ، توو گوشیم اس ام اس شو بلاک میکنم زنگ میزنه ، جواب زنگ تلفنشو نمیدم جلو در خونه منتظر هستن که من بیرون برم و یه جوری با من صحبت کنن

    خلاصه دیونه م کرده

    هیچ سنخیتی با هم نداریم ، نه اداب و معاشرت خونوادگی ، نه فرهنگامون نه هیچی ، اصلا شبیه هم نیستیم

    راهکار نیمخوام ک خب عاشقه بیام باشون ازدواج کنم

    راهکار میخوام چجوری دست ب سرشون کنم

    اهان اینو هم بگم یه بار تهدیدشون کردم که اگه پی ام بدم به خونواده م میگم ، ولی اصلا از این قضیه هم نمیترسن و میگن ک منو میخوان و خودشون توو اولین فرصت اقدام میکنن

    خلاصه دیونه م کرده

    یه روشی بم بگین که فقط بره و پشت سرشو نیگاه نکنه
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  2. 2 کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    ازدواج کن

  4. کاربران زیر از orbital بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط orbital نمایش پست ها
    ازدواج کن
    بخاطر موقعیت تحصیلم نمیتونم فعل ازدواج کنم و هنوز هم حس میکنم امادگی ازدواج رو ندارم

    چون کارای مهم دیگه یی دارم باید اونا رو انجام بدم

    من نمیخوام این آقا باشن و پی ام بدن و دنبالم کنن خسته م کرده و هیچ علاقه یی بشون ندارم

    و هیچ سنخیتم نداریم با هم
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24045
    نوشته ها
    1,075
    تشکـر
    990
    تشکر شده 1,812 بار در 718 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    اینجور مواقع باید خودتونو از ماجرا بیرون بکشی و خانواده رو وارد عمل کنی...

    اگه پدر یا برادر ورود کنن به قضیه و باهاش برخورد کنن میتونی شرشو کم شده بدونی ، اگه بازم ول کن نبود به خانوادش تذکر بدین و در نهایت ازشون شکایت کنید

    خطتونو عوص کنید و شمارتونو به کسی که بهش مشکوکین که شمارتونو به اون داده ، ندین...شبکا های اجتماعی رو حذف یا نام کاربریتونو عوص کنید تا نتونه بهتون دسترسی داشته باشه

    ترجیحا سعی کنید جلوش افتابی نشید،مسیر محل کار تا منزل رو همراه پدر یا برادر یا آژانس طی کنید

  7. 4 کاربران زیر از orbital بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نیروی انتظامی !

  9. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط orbital نمایش پست ها
    اینجور مواقع باید خودتونو از ماجرا بیرون بکشی و خانواده رو وارد عمل کنی...

    اگه پدر یا برادر ورود کنن به قضیه و باهاش برخورد کنن میتونی شرشو کم شده بدونی ، اگه بازم ول کن نبود به خانوادش تذکر بدین و در نهایت ازشون شکایت کنید

    خطتونو عوص کنید و شمارتونو به کسی که بهش مشکوکین که شمارتونو به اون داده ، ندین...شبکا های اجتماعی رو حذف یا نام کاربریتونو عوص کنید تا نتونه بهتون دسترسی داشته باشه

    ترجیحا سعی کنید جلوش افتابی نشید،مسیر محل کار تا منزل رو همراه پدر یا برادر یا آژانس طی کنید

    خونواده کاملا در جریان هستن و میدونن ف واسه حفظ آبرو نمیتونن دست ب همچین اقدامی بزنن ، البته به پیشنهاد پدرم فعلا دست نگه داشتن

    مسیرمو حتی تایم رفت و امدم رو عوض کردم بازم پیدام کرده

    خطمو عوض کردم ، چ قبل ازون و چ بعد ازون کسی شماره مو نداشت ولی نمیدونم کجا برداشته شماره مو
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها
    نیروی انتظامی !
    بعد اونوقت بقول بابام همسایگی رو چیکارش کنن؟؟؟؟

    یه خونواده ی خیلی محترمی هستن حس میکنم درست نباشه ب نیرو انتظامی اطلاعی بدیم

    البته این یه پیشنهاد بمونه ببینم بقیه چی میگن

    ممنونم رضا
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  12. کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها
    بعد اونوقت بقول بابام همسایگی رو چیکارش کنن؟؟؟؟

    یه خونواده ی خیلی محترمی هستن حس میکنم درست نباشه ب نیرو انتظامی اطلاعی بدیم

    البته این یه پیشنهاد بمونه ببینم بقیه چی میگن

    ممنونم رضا
    اگر محترم هستن چرا مزاحم میشن ؟

    اگر علاقه واقعی بود اخلاق اجازه نمیداد اینجور مزاحم شما بشن ، مطمعنن نیتشون هم خیر نیست وگرنه مثل یک انسان شریف میومدن خواستگاری رسمی تا نظر شما را جویا بشن ... نه اینکه این مزاحمت ها و تعقیب گریز ها .

    به هر حال صلاح خیش خسروان داند .

  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    شما خانوم هستین

  15. 2 کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    وقتی عنوان میکنید زندگی شمارو مختل کرده پس دلیلی برای ادامه این رابطه نیست

    اگر رفتار شما قاطع باشه مسلما" ایشون هم خودش رو پس خواهد کشید

    در غیراینصورت باید با وساطت بزرگان وارد شد و در نهایت تهدید به شکایت و طرف حساب کردنش با قانون

    گاهی رفتارهای نرم ما طوری دیگه ای تعبیر میشه و لازمه از خودمون قاطعیت به خرج بدیم
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  17. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها
    اگر محترم هستن چرا مزاحم میشن ؟

    اگر علاقه واقعی بود اخلاق اجازه نمیداد اینجور مزاحم شما بشن ، مطمعنن نیتشون هم خیر نیست وگرنه مثل یک انسان شریف میومدن خواستگاری رسمی تا نظر شما را جویا بشن ... نه اینکه این مزاحمت ها و تعقیب گریز ها .

    به هر حال صلاح خیش خسروان داند .
    رضا خونواده ش محترم هستن من که نگفتم این آقا محترم هستن

    خب تا اونجایی که من میدونم و خیلیا میدونن حتی خونواده ش در جریان هستن مث خواهراش دقیقا 14 ساله ایشون منو میخواد ولی طول این 14 سال من حتی یه بار با ایشون صحبت نکردم و هیچ واکنش خوبی نسبت ب ایشون نشون ندادم ، مشکلش این نیست ک نمیاد خواستگار مشکلش اینه ک من نمیخوامش

    حتی با تعابیر و تفاسیر خودش خونه رو جایی خریده به حساب اینکه مثلا من اون منطقه رو دوس دارم و ماشینشو اون مدلی گرفته ک مثلا من بازم دوس دارم، البته تفاسیر خودشه و اصلا اونی نیست ک من بخوام حتی راجبش فک کنم

    اینا رو بر اساس تیپ ظاهریم تشخیص داده

    خسته م کرده بخدا خیلی خسته

    تایم عوض میکنم بازم اول وقت میمونه ببینه کی میرم بیرون ، یعنی فک کن 6 صبح بیرون ببینه من کی میرم سرکار ، با آژانس میرم بازم میاد خودم میرم بازم میاد ، فقط یه بار خیلی عصبیم کرد با آژانس بودم خواستم واقعا یکی محکم بزنم توو صورتش توو خیابون ، چجوری جلوی خودمو گرفتم ک نزدمش خدا میدونه

    والا نمیخوامش ، به پیر به پیغمبر نمیخوامش

    ب بابام میگم ، میگه بی اهمیت باش خودش میره ، نمیشه من حالا برم ب خونواده ش بگم بعدا بگن ک چی ؟؟؟؟ میگن مقصر دختر خودته

    میگم پدر من شما با خونواده ش صحبت کنین میگه ادب ایجاب میکنه حرفی نزنم ، حتی چندبار ب اصرار با بابام رفتم سرکار یا دانشگاه ، از ترس بابام نزدیک نمیشه ولی همون حوالی میچرخه

    جالبیش اینجاست هر وقتم بابامو میبینه از سرو گردن باابم گرفته رو بوسه بارون میکنه

    خیلی چندشم میشه کلا،

    از خدامه ک بره ، بخدا هر کی بهترین راه حل رو بم بگه تا دنیا دنیاست دعای خیر واسشون میکنم
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  19. 2 کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    شما خانوم هستین
    بله
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  21. کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    وقتی عنوان میکنید زندگی شمارو مختل کرده پس دلیلی برای ادامه این رابطه نیست

    اگر رفتار شما قاطع باشه مسلما" ایشون هم خودش رو پس خواهد کشید

    در غیراینصورت باید با وساطت بزرگان وارد شد و در نهایت تهدید به شکایت و طرف حساب کردنش با قانون

    گاهی رفتارهای نرم ما طوری دیگه ای تعبیر میشه و لازمه از خودمون قاطعیت به خرج بدیم
    کدوم رابطه دقیقا آقا فرخ؟؟؟؟

    مگه من با ایشون دوستم یا ارتباطی دارم ؟؟؟؟

    من اصلا هیچ سنخیتی با ایشون ندارم و اصلا هیچگونه ارتباط کلامی ، فیزیکی و . . . ندارم

    اگه کنارم بخواد رد شه صد متر اونورترش رد میشم

    بخدا قاطعم ، بیشتر ازین چندین بار تلگراممو حذف کردم ، شماره هامو چندین بار عوض کردم ، حتی حتی یه بار توو صورتش نگاه نمیکنم و عین کر و لالا رد میشم ؟؟؟؟؟

    خب دیگه هیچی نظر شما هم شکایته

    بخدا تهدید ب شکایت هم شده از طرف یکی از اعضای خونواده م ف میگه خلاف ک نکردم دخترتون رو میخوام و میخوام باشون ازدواج کنم و خوشبختش کنم

    اصلا این موضوع باعث ترسم شده اومدمو من یه روز ب یکی از خواستگارم جواب مثبت بدم ، بعد این آقا جلو راهم سبز شه چیکارش کنم ؟؟؟ حسابی استرس آور شده واسم
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    چرا اجازه خاستگاری نمیدی ؟؟ مگه از همون اول کار باید عاشقش باشی ؟؟

    من به شخصه وقتی بدونم کسی بهم علاقه داره بیشتر بهش فکر میکنم چون ممکن واقعا بتونه خوشبختم کنه الکی الکی ازش نمیگذرم حداقل میذارم بیاد خاستگاری صحبت هاشو بشنوم شاید واقعا به درد هم خوردیم

    اخلاق.80 درصد باعث میشه که ظرف تو دلت بشینه یا نشینه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  24. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    چرا اجازه خاستگاری نمیدی ؟؟ مگه از همون اول کار باید عاشقش باشی ؟؟

    من به شخصه وقتی بدونم کسی بهم علاقه داره بیشتر بهش فکر میکنم چون ممکن واقعا بتونه خوشبختم کنه الکی الکی ازش نمیگذرم حداقل میذارم بیاد خاستگاری صحبت هاشو بشنوم شاید واقعا به درد هم خوردیم

    اخلاق.80 درصد باعث میشه که ظرف تو دلت بشینه یا نشینه


    خب ما مث هم نیستیم از هیچ لحاظی

    نه خونوادگی ، نه اخلاقی ، نه تحصیلات، نه شغلی و نه هیچ دیگه یی

    ممکن نیست حتی بتونه حرفای منو متوجه بشه

    حتی راجب این موضوعم فکر کردم ولی واقعا حتی حرفای عادی منو متوجه نمیشه و حس میکنم باید همه چیو واسش توضیح بدم

    خب وقتی حتی یه نقطه ی مشترکی بینمون نیست چجوری بخوام راجب ازدواج فک کنم یا حتی اجازه بدم بیاد خواستگاری؟؟؟

    اون مشکلی ندارخه ک بیاد خواستگاری

    مشکلش اینه که میدونه من نمیخوامش میگه برم خواستگاری وقتی این همینجوری لج کنه ک نیست ، با این کاراش میخواد دل منو راضی کنه ک منم اصلا روز ب روز بدم میاد از خودش و از همه ی کاراش

    کاریم نکردم ک بخواد دنبالم راه بیفته و دلبسته ش کنم بعد رهاش کنم

    از همون اول سرد و یخ باهاش رفتار کردم
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  26. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها
    خب ما مث هم نیستیم از هیچ لحاظی

    نه خونوادگی ، نه اخلاقی ، نه تحصیلات، نه شغلی و نه هیچ دیگه یی

    ممکن نیست حتی بتونه حرفای منو متوجه بشه

    حتی راجب این موضوعم فکر کردم ولی واقعا حتی حرفای عادی منو متوجه نمیشه و حس میکنم باید همه چیو واسش توضیح بدم

    خب وقتی حتی یه نقطه ی مشترکی بینمون نیست چجوری بخوام راجب ازدواج فک کنم یا حتی اجازه بدم بیاد خواستگاری؟؟؟

    اون مشکلی ندارخه ک بیاد خواستگاری

    مشکلش اینه که میدونه من نمیخوامش میگه برم خواستگاری وقتی این همینجوری لج کنه ک نیست ، با این کاراش میخواد دل منو راضی کنه ک منم اصلا روز ب روز بدم میاد از خودش و از همه ی کاراش

    کاریم نکردم ک بخواد دنبالم راه بیفته و دلبسته ش کنم بعد رهاش کنم

    از همون اول سرد و یخ باهاش رفتار کردم
    [/b]
    تعجبم شما میگید اصلا با این اقا هم صحبت نشدید ولی از طرفی انقد با اطمینان راجبش صحبت میکنید. انگار که همه چیز و کمال و تمام راجبش میدونید.....
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  27. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    تعجبم شما میگید اصلا با این اقا هم صحبت نشدید ولی از طرفی انقد با اطمینان راجبش صحبت میکنید. انگار که همه چیز و کمال و تمام راجبش میدونید.....

    والا صحبت نکردم این حرفا هم حدسیات خودم هست

    خب از بچگی همسایه مون بودن و تقریبا هم بازی دوران بچگیم بوده ، ولی به سنی رسیدم ک نباید باشون ارتباط داشته باشم کلا حتی سلامشم نمیکردم

    خب بر اساس طرز فکر خونواده شون و نوع رفتارای خودشون و خیلی چیزا من این حدسیات رو میزنم

    ببنین پریماه خانوم من این آقا رو نمیخوام

    حرفاییم ک گفتم صادقانه بود ، چون وقتی ادم یه مشاوره میگیره باید تموم حرفاشو با صداقت بزنه ک بتونه مشاوره ی درستی رو دریافت کنه

    اگه دروغ بگم ک از چاله میفتم تو چاه

    بعدشم ایشون ک اصلا اینجا رو نمیشناسن ک بخوان بخونن مطالبمو

    من درخواست کمک کردم از دوستان ، گفتم شاید راهکاری رو ک بلد باشن و شاید من نرفته م رو پیش رووم بذارن
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  29. کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها

    والا صحبت نکردم این حرفا هم حدسیات خودم هست

    خب از بچگی همسایه مون بودن و تقریبا هم بازی دوران بچگیم بوده ، ولی به سنی رسیدم ک نباید باشون ارتباط داشته باشم کلا حتی سلامشم نمیکردم

    خب بر اساس طرز فکر خونواده شون و نوع رفتارای خودشون و خیلی چیزا من این حدسیات رو میزنم

    ببنین پریماه خانوم من این آقا رو نمیخوام

    حرفاییم ک گفتم صادقانه بود ، چون وقتی ادم یه مشاوره میگیره باید تموم حرفاشو با صداقت بزنه ک بتونه مشاوره ی درستی رو دریافت کنه

    اگه دروغ بگم ک از چاله میفتم تو چاه

    بعدشم ایشون ک اصلا اینجا رو نمیشناسن ک بخوان بخونن مطالبمو

    من درخواست کمک کردم از دوستان ، گفتم شاید راهکاری رو ک بلد باشن و شاید من نرفته م رو پیش رووم بذارن
    خب اشتباه شما همین که همه چیزو حدس میزنی

    یا بهش فرصت بده خودشو نشون بده شاید واقعا به دردت خورد
    یا اینکه
    میگم خاستگاری بیان خانوادتون خودشون رد کنن اینجوری بهتر دست از سرتون برمیدارن. ..
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  31. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    خب اشتباه شما همین که همه چیزو حدس میزنی

    ولی من میگم اگر خاستگاری بیان خانوادتون خودشون رد کنن اینجوری بهتر دست از سرتون برمیدارن. ..

    برنمیداره پریماه خانوم مطمئنم برنمیداره

    بحث حتی یکسال دو سال نیست ، این آقا 14 ساله همینجوری منتظر من هستن

    ای بابا بخدا حتی از لحاظ تیپ ظاهری و قیافه هم بهم نمیایم

    مثلا اجازه بدم ک بیاد خواستگاری ، خواستگاریم بشه بعدش بگن نه یعنی دست برمیداره ؟؟؟؟؟

    من چشم آب نمیخوره
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  32. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها

    برنمیداره پریماه خانوم مطمئنم برنمیداره

    بحث حتی یکسال دو سال نیست ، این آقا 14 ساله همینجوری منتظر من هستن

    ای بابا بخدا حتی از لحاظ تیپ ظاهری و قیافه هم بهم نمیایم

    مثلا اجازه بدم ک بیاد خواستگاری ، خواستگاریم بشه بعدش بگن نه یعنی دست برمیداره ؟؟؟؟؟

    من چشم آب نمیخوره
    به هرحال اینم یه راه ممکن شاید پسره فکر میکنه شما از ایشون خوشتون میاد ولی خودتون و میگیرید ولی اگر بیان خاستگاری خانوادتون ردش کنن خیلی بهتره
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  33. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  34. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    به هرحال اینم یه راه ممکن شاید پسره فکر میکنه شما از ایشون خوشتون میاد ولی خودتون و میگیرید ولی اگر بیان خاستگاری خانوادتون ردش کنن خیلی بهتره
    نه میدونه خوشم نمیاد ، حتی واسطه هم چندین بار فرستاده بود ک با من حرف بزنه ک خونواده م با ایشون برخورد کرده بودن و میدونه ک من هیچ علاقه یی ب ایشون ندارم
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  35. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30750
    نوشته ها
    338
    تشکـر
    1,307
    تشکر شده 391 بار در 213 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    منم تا الان فکر میکردم شما اقا هستین....
    اما به نظرم بهش اجازه ی صحبت کردن بدید.
    بعضی ادما عاشق کسایی میشن که یه روزی ازشون بدشون میومده.
    امضای ایشان
    حال که انسان اشرف مخلوقات است
    باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
    و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
    انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
    باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.


    ملت عشق، الیف




  36. کاربران زیر از Aza بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    منم تا الان فکر میکردم شما اقا هستین....
    اما به نظرم بهش اجازه ی صحبت کردن بدید.
    بعضی ادما عاشق کسایی میشن که یه روزی ازشون بدشون میومده.
    نه من یه خورده خیلی جدی هستم شاید این جدی بودنم همه رو به شک بندازه که یه آقا باید باشم

    نه خانوم هستم

    ب حرفاتون حق میدم و میدونم چی میگین

    ولی وقتی هیچ سنخیتی بینمون نیست نمتونم حتی واسه یه لحظه بهشون فکر کنم

    دختریی نیستم ک توو سن اوایل نوجوانی باشم و یه جوری احساسات بر من غالب شه

    تصمیمی ک واسه این آقا گرفتم بدون شک تصمیمی هست که با فکر و تعقل به این نتیجه رسیدم و مطمئنم از تصمیمم

    و میدونم ک خطا نیست و زندگی کردن من با این آقا شاید واسه ایشون حس خوشایندی داشته باشه ولی من خودمو تباه شده میبینم

    چون برنامه های زندگیم فرای افکار ایشونه

    مشکل من تنها ایشون نیستن ، من ازین میترسم که من یه روزی ازدواج کنم و ایشون واسم دردسر شن این موضوع خیلی اذیتم میکنه
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  38. کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  39. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30750
    نوشته ها
    338
    تشکـر
    1,307
    تشکر شده 391 بار در 213 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها
    نه من یه خورده خیلی جدی هستم شاید این جدی بودنم همه رو به شک بندازه که یه آقا باید باشم

    نه خانوم هستم

    ب حرفاتون حق میدم و میدونم چی میگین

    ولی وقتی هیچ سنخیتی بینمون نیست نمتونم حتی واسه یه لحظه بهشون فکر کنم

    دختریی نیستم ک توو سن اوایل نوجوانی باشم و یه جوری احساسات بر من غالب شه

    تصمیمی ک واسه این آقا گرفتم بدون شک تصمیمی هست که با فکر و تعقل به این نتیجه رسیدم و مطمئنم از تصمیمم

    و میدونم ک خطا نیست و زندگی کردن من با این آقا شاید واسه ایشون حس خوشایندی داشته باشه ولی من خودمو تباه شده میبینم

    چون برنامه های زندگیم فرای افکار ایشونه

    مشکل من تنها ایشون نیستن ، من ازین میترسم که من یه روزی ازدواج کنم و ایشون واسم دردسر شن این موضوع خیلی اذیتم میکنه
    اره درسته این جدی بودن باعث برداشت غلط ما شده عذر میخوام
    اگر از نظر عقلی سلامته یک بار با هم بشینید رو در رو حرف بزنید.
    شما میگید که خیلی وقته صحبتی نکردید و شاید اون ادم یه ذهنیتی برای خودش ساخته و عاشق اونه و وقتی با خود واقعیتون و زندگی ای که میخواید بسازید رو برو بشه اینو درک کنه و بره.
    اول حتما حتما یکبار بزارید حرفاشو بهتون بزنه خوب گوش کنید بعد کاملا منطقی جوابش رو بدید و تمام. این صحبت ها هم خونواده خودش مثلا مادرش در جریان باشه خیلی خوبه خانواده خودتون هم که جای خودشو داره.
    اگر باز دیدید دست بردار نیست خانواده اش هستن که باید کنترلش کنن و اگه خانواده ی درستی باشن خودشون یه فکری میکنن حتی اگه شده باشه ازون محل و شهر برن اگرم که دیدید خانواده اش اهمیتی به رفتارش اهمیتی نمیدن شکایت کنید و هیچ فکر آبروش خانواده اش نباشید.
    امضای ایشان
    حال که انسان اشرف مخلوقات است
    باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
    و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
    انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
    باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.


    ملت عشق، الیف




  40. کاربران زیر از Aza بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    اره درسته این جدی بودن باعث برداشت غلط ما شده عذر میخوام
    اگر از نظر عقلی سلامته یک بار با هم بشینید رو در رو حرف بزنید.
    شما میگید که خیلی وقته صحبتی نکردید و شاید اون ادم یه ذهنیتی برای خودش ساخته و عاشق اونه و وقتی با خود واقعیتون و زندگی ای که میخواید بسازید رو برو بشه اینو درک کنه و بره.
    اول حتما حتما یکبار بزارید حرفاشو بهتون بزنه خوب گوش کنید بعد کاملا منطقی جوابش رو بدید و تمام. این صحبت ها هم خونواده خودش مثلا مادرش در جریان باشه خیلی خوبه خانواده خودتون هم که جای خودشو داره.
    اگر باز دیدید دست بردار نیست خانواده اش هستن که باید کنترلش کنن و اگه خانواده ی درستی باشن خودشون یه فکری میکنن حتی اگه شده باشه ازون محل و شهر برن اگرم که دیدید خانواده اش اهمیتی به رفتارش اهمیتی نمیدن شکایت کنید و هیچ فکر آبروش خانواده اش نباشید.
    سلام .خوبید .به نظر منم این بهترین راه حله بهشون اجازه بدید بیان خواستگاری و حرفاتونو رو در رو بهش بزنید .رک و رو راست جوری که کاملا احترامشونو حفظ میکنید بهش بگید که علاقه ای بهش ندارید و فعلا هم نمیخواید ازدواج کنید .این ترس رو هم نداشته باشید که بعدا واستون شر بشه مطمئن باشید بعد از اینکه شما و خونوادتون جواب رد رو دادید از سرش میفته و اونم میره دنبال زندگیه خودش ...موفق باشین

  42. کاربران زیر از رها75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  43. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    اره درسته این جدی بودن باعث برداشت غلط ما شده عذر میخوام
    اگر از نظر عقلی سلامته یک بار با هم بشینید رو در رو حرف بزنید.
    شما میگید که خیلی وقته صحبتی نکردید و شاید اون ادم یه ذهنیتی برای خودش ساخته و عاشق اونه و وقتی با خود واقعیتون و زندگی ای که میخواید بسازید رو برو بشه اینو درک کنه و بره.
    اول حتما حتما یکبار بزارید حرفاشو بهتون بزنه خوب گوش کنید بعد کاملا منطقی جوابش رو بدید و تمام. این صحبت ها هم خونواده خودش مثلا مادرش در جریان باشه خیلی خوبه خانواده خودتون هم که جای خودشو داره.
    اگر باز دیدید دست بردار نیست خانواده اش هستن که باید کنترلش کنن و اگه خانواده ی درستی باشن خودشون یه فکری میکنن حتی اگه شده باشه ازون محل و شهر برن اگرم که دیدید خانواده اش اهمیتی به رفتارش اهمیتی نمیدن شکایت کنید و هیچ فکر آبروش خانواده اش نباشید.
    نه خواهش میکنم ، من از شما سپاسگزارم [replacer_img]

    حرفاتون منطقی و درست هست ، خواهر این شازده پسر با من دوست هستن و خواهرشون هم میدونه ک من هیچ سنخیتی با ایشون ندارم ، البته چند سالی میشه ک باشون صحبت نکردم ب دلیل مشغله ی درسی و کاری

    ولی خب میدونن ک ما مث هم نیستیم ، حتی بم گفته بودن ک با هر چی ک بگم مخالفتی نمیکنن و قبول دارن

    ولی اینکه خودم باشون صحبت کنم رو امتحان نکردم ، فقط چندین بار ضمن دک کردنشون تند برخورد کردم و گفتم ک این بار من جوابتون رو نمیدم شک نکنین پدرم جوابتون رو میده

    یه چند وقت نبود اما بعد یه هفته دوباره رفت سر خونه ی اول و شدتشو بیشتر کرد

    پی ام نمیده دیگه ولی میزان کنترل رفت و امداشو بیشتر کرده ، یعنی کلاداره آسایش منو سلب میکنه

    فک میکنم فقط پدرشون در جریان این موضوع نباشن البته اینم حدسیات خودمه

    خونواده م هم ب همون اندازه ک من ایشون رو نمیپذیرم اونها هم نمیپذیرنشون و مطمئنم جواب اونا هم منفیه

    از لحاظ عقلی هم سالم هستن و مشکلی ندارن این آقا

    جالبیش اینجاست حتی از من هر رنگ لباسی رو ک میپوشم ایشون هم با من ست میشن و همون لباس رو میپوشن ، حتی از علائق شخصی من اطلاع دارن

    یعنی بعضی وقتا حس میکنم ک جن دارن این آقا ک بهشون اطلاع رسانی میکنه ک من چی دوس دارم ، چون هیچ مسیر ارتباطی با این آقا ندارم ک خبرای منو ب ایشون بده

    خیلی خسته م کرده حس میکنم کل انرژیمو داره میگیره این روزا من هم ب شدت گرفتار درس و کار هستم و با این وضعیت ک واسم ساختن ممکن نیست درست درمون ب کارام برسم
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  44. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط رها75 نمایش پست ها
    سلام .خوبید .به نظر منم این بهترین راه حله بهشون اجازه بدید بیان خواستگاری و حرفاتونو رو در رو بهش بزنید .رک و رو راست جوری که کاملا احترامشونو حفظ میکنید بهش بگید که علاقه ای بهش ندارید و فعلا هم نمیخواید ازدواج کنید .این ترس رو هم نداشته باشید که بعدا واستون شر بشه مطمئن باشید بعد از اینکه شما و خونوادتون جواب رد رو دادید از سرش میفته و اونم میره دنبال زندگیه خودش ...موفق باشین
    خب اینو مامانم غیر مستقیم ب مادرشون گفته بود ک قصد ازدواج ندارن دخترام ، چون اجیمو واسه پسر بزرگترشون خواستگاری کردن و مامانم گفت ک دو تا دختر کلا نمیخوان ازدواج کنن

    حتی ایشون بم پی ام میدادن هر وقت ک دلت خواست ازدواج کنی من هستم ، تا وقتی تو تصمیم ب ازدواج نگیری منم پا پیش نمیذارم

    و حتی اینو هم بم گفته ک ازدواجت فقط باید با من باشه و لاغیر

    فعلا منم همینجوری دارم خواستگارامو دست ب سر میکنم ک برن

    البته در جواب حرفاشون من سکوت کردم و حرفی نزدم

    همه ی راههای گفته شده رو امتحان کردم به بن بست میرسم واسه این آقا

    فقط یه نیرو انتظامیه ک امتحانش نکردم و این خواستگاری ک مطمئنم خواستگاری شه تازه دریچه ی امیدش بیشتر باز میشه حتی با وصف اینکه میدونه من جوابم رده ولی حس میکنم پررو ترش میکنه
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  45. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    میفهمم خیلی سخته بدونی یکی هر روز داره تو رو دید میزنه ارامش رو از ادم میگیره .
    ولی تعجب میکنم از اینکه پدرتون با اینکه میدونن داره واسه شما مزاحمت ایجاد میکنه اما چیزی بهش نگفتن.
    معلومه که خیلی از پدرتون میترسه خب مشخصه ....نمیخواد جلو پدر شما ادم بدی به نظر بیاد.با این حال اگه در این مورد پدرتون اقدام کنن خیلی بهتره .
    اگه دیدین به تعقیبتون ادامه داد از پدرتون قاطعانه بخواید که باهاش حرف بزنه

  46. کاربران زیر از رها75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط رها75 نمایش پست ها
    میفهمم خیلی سخته بدونی یکی هر روز داره تو رو دید میزنه ارامش رو از ادم میگیره .
    ولی تعجب میکنم از اینکه پدرتون با اینکه میدونن داره واسه شما مزاحمت ایجاد میکنه اما چیزی بهش نگفتن.
    معلومه که خیلی از پدرتون میترسه خب مشخصه ....نمیخواد جلو پدر شما ادم بدی به نظر بیاد.با این حال اگه در این مورد پدرتون اقدام کنن خیلی بهتره .
    اگه دیدین به تعقیبتون ادامه داد از پدرتون قاطعانه بخواید که باهاش حرف بزنه
    بابام میگه ممکن من اقدامی کنم بعدش در و همسایه ها بگن این ک کاری نکرده حتما مقصر دختروتونه، هرچی میگم بابای من ب کسی ربطی نداره من ک خودم میدونم کی م و چی م میگه تو بچه یی و نمیفهمی ک چی میشه

    میگه میخوای دستی دستی اّبروی دخترمو ببرم

    میگم نمیره ب قرآن نمیره ، ولی میگن ن تو بچه یی ، منم ک هیچی دیگه فعلا دارم تحملش میکنم

    امشب با بابام صحبت میکنم ک حداقل توو جمع و بیرون حرف نزنه ( ضمن قضیه ی ابرو ک بیان میکنن) یه جایی بهشون بگه بیان و تووو خلوت باشون صحبت کنه امیدوارم این یکی کارساز باشه
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  48. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    اول اینکه باید بهش میگفتید این شما نیستی که تعیین کنی من با کی ازدواج کنم .صلاح منو فقط خودمو خونوادم میدونن .
    میگید هیچ چیزی بینتون نیست پس ایشون حق ندارن واسه شما خط و نشون بکشن .بازم به نظزم بهترین راه اینکه ی شب دعوت بشن و شما تماااااااااااااام حرفاتون رو بهش بزنید و حتما هم بهش بگید که از کسی مث شما انتظار نداشتم که بخواد مایه ی اذیت و ازار من بشه و ارامش رو ازم بگیره .و شرمندش کنید و بعد رک بهش بگید که نمیخواینش .
    بعد از جواب ردتون اگر دیدید بازم اذیتتون میکنن از پدرتون بخواین که باهاشون برخورد کنن اگر باز هم به کارشون ادامه دادن ازشون شکایت کنین

  49. کاربران زیر از رها75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  50. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    26895
    نوشته ها
    170
    تشکـر
    55
    تشکر شده 91 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    یعنی اگه باباتون برن بهش بگن دست از سر دختر من بردار ابرو شما میره؟؟؟؟؟؟ اصلا کی قراره بفهمه .؟؟؟؟؟مگه پدرتون میخواد تو محله جار بزنه؟؟؟؟؟

  51. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30750
    نوشته ها
    338
    تشکـر
    1,307
    تشکر شده 391 بار در 213 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    ببینید هزار نفرم بهش بگن که علاقه ای بهش ندارید تا خودش مطمئن نشه نمیره.
    باید یکبار اجازه بدید تمام حرف هایی که داره و فکر میکنه با اونها میتونه شما رو قانع کنه و یا دلتون رو بدست بیاره بزنه تا خیالش راحت بشه.

    بعدش به پدرتون بگید اینکه دنبال شما راه میوفته یا منتظرتون میشه خیلی بدتره برای آبروی شما تا اینکه بخواید حرفی بزنید.
    امضای ایشان
    حال که انسان اشرف مخلوقات است
    باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
    و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
    انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
    باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.


    ملت عشق، الیف




  52. کاربران زیر از Aza بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط رها75 نمایش پست ها
    اول اینکه باید بهش میگفتید این شما نیستی که تعیین کنی من با کی ازدواج کنم .صلاح منو فقط خودمو خونوادم میدونن .
    میگید هیچ چیزی بینتون نیست پس ایشون حق ندارن واسه شما خط و نشون بکشن .بازم به نظزم بهترین راه اینکه ی شب دعوت بشن و شما تماااااااااااااام حرفاتون رو بهش بزنید و حتما هم بهش بگید که از کسی مث شما انتظار نداشتم که بخواد مایه ی اذیت و ازار من بشه و ارامش رو ازم بگیره .و شرمندش کنید و بعد رک بهش بگید که نمیخواینش .
    بعد از جواب ردتون اگر دیدید بازم اذیتتون میکنن از پدرتون بخواین که باهاشون برخورد کنن اگر باز هم به کارشون ادامه دادن ازشون شکایت کنین

    ارتباط خونوادگی زیادی باشون نداریم ، ولی سعی میکنم همین کارو امتحان کنم

    ممنونم ک پیگیر هستین
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  54. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط رها75 نمایش پست ها
    یعنی اگه باباتون برن بهش بگن دست از سر دختر من بردار ابرو شما میره؟؟؟؟؟؟ اصلا کی قراره بفهمه .؟؟؟؟؟مگه پدرتون میخواد تو محله جار بزنه؟؟؟؟؟
    خب چی بگم پدرم تصورشون اینجوری بوده ، من هم باشون صحبت کردم هر وقت میرم بیرون اگه دیدم دنبالم میاد شما حاضر باشین که همون موقع بیاین و باشون صحبت کنین ، دیگه ببینم نتیجه چی میشه
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  55. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    ببینید هزار نفرم بهش بگن که علاقه ای بهش ندارید تا خودش مطمئن نشه نمیره.
    باید یکبار اجازه بدید تمام حرف هایی که داره و فکر میکنه با اونها میتونه شما رو قانع کنه و یا دلتون رو بدست بیاره بزنه تا خیالش راحت بشه.

    بعدش به پدرتون بگید اینکه دنبال شما راه میوفته یا منتظرتون میشه خیلی بدتره برای آبروی شما تا اینکه بخواید حرفی بزنید.
    حتما حتما همین کارو میکنم و همینا رو ب پدرم میگم ، البته که پذیرفتن اگه اومدن این بار خودشون باشون صحبت کنن
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  56. کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  57. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط 9821 نمایش پست ها
    با پدرتون رو به روش کنید
    یعنی پدرتون بیاد جلوش و بپرسه که چرا این کارارو می کنه
    بقیه ش با پدرتون.
    اما قبلش پدرتون بدونه که شما از اون پسره خوشتون نمیاد
    خونواده اطلاع دارن ک من از این آقا خوشم نمیاد

    و کامل در جریان قضایا هستن

    کلا دختری نیستم ک اهل مخفی کاری باشم کاریم حتی اگه بد باشه و انجامش داده باشم با خونواده م در میون میذارم

    فعلا تنها راه ممکن همینه و پدر پذیرفتن

    دیگه توکلم ب خداست
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  58. کاربران زیر از nepo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  59. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    دوستان من ددیم با این شازده پسر صحبت کرده

    من نمیدونستم تا اینکه توو تلگرامم یه لیست بلندبالای قربون صدقه از طرف ایشون حالا مشاهده کردم

    من بدون اینکه جوابی ب ایشون بدم مستقیم پیش بابام رفتم ک گفتن باشون صحبت کردم و گفتم دست از سر دختر من بردار و یه خورده مردونه باشون صحبت کردم

    حالا مردونه صحبت کردن و چیا گفتن رو نمیدونم

    ولی ب بابام گفته بود ک من کار خلافی نکردم دخترتون رو میخوام ولی بابام گفته بود اگه میخوای این رسمش نیست

    ظاهرا میخوان بیان خواستگاری و من هیچ ازین موضوع خوشم نمیاد

    من گفتم بد میشه این قضیه
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  60. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    خواهش میکنم یه چیزی بگین که نیان

    من نمیخوام حتی بیان توو خونمون واسه خواستگاری

    ای بابا
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  61. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    سلام عزیزم اولا شخصیت بعضی افراد اینجوریه که هر چقدر یه نفر بگه من تورو نمیخام طرف مقابلش بیشتر جذبش میشه و بیشتر دلش میخوات اون طرفو بدست بیاره و دقیقا رفتار تو جوری هست که ایشون رو شیفته تر کردین و هر چه بیشتر جواب رد بدین بیشتر خواهان شما میشه. پس اولا بهتره دست از این فرار کردنا بردارید ببینید شما یه سری ملاکایی دارید که اگر اون اقا بتونه ملاکای شما رو براورده کنه و خودشو با شما مطابقت بده میتونه مورد خوبی برای ازدواج باشه . خب اولا ترسو بزارید کنار ایشون باید خودشون به این نتیجه برسن که نمیتونن خودشونو با شما مطابقت بدن مثال میزنیم در جلسه خاستگاری که اومدن به جای اینکه بهش بگین من تورو دوست ندارم و نمیخوامتو ازت متفرم باهاش صادقانه از ملاکایی که دارین صحبت کنید
    بهش بگین که تحصیلات ایشون براتون مهمه و دوست دارین درجه تحصیلاتش از شما بیشتر باشه اگر به فرض بتونه ارشدشو یا دکتراشو بگیره اونموقع مورد پسند شما واقع میشه
    مثال دوم در مورد تیپ که بهش بگین شما دوست دارین فلان تیپو باید داشته باشه
    یا مثلا در مورد کار و خونه ومسایل اعتقادی.. اینا ملاکای خودتون و انتظاراتی که دارید رو بیان کنید
    و حتی چندتا اخلاقای بد از خودتون بگید که مثلا آشپزی بلد نیستید و مهریه بالا میخوایدو باید سرکار برین وحق کارو طلاقو .. را میگیریدو فلانو فلان (البته این نظر شخصیه منه که فکر میکنم موثر باشه)
    شاید شاید ایشون بتونن خودشونو و فرهنگشونو با شما مطابقت بدن بهر حال یا میتونن یا نمیتونن . وقتی با دیدن این همه مانع خودشون تصمیم بگیرن که بدرد شما نمیخورن خودشون میرن واگر فرض در عمل همه ی ملاکای شما رو پذیرفتن و عمل کردن به نظرم بهتره بهش فکر کنید
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  62. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  63. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    سلام عزیزم اولا شخصیت بعضی افراد اینجوریه که هر چقدر یه نفر بگه من تورو نمیخام طرف مقابلش بیشتر جذبش میشه و بیشتر دلش میخوات اون طرفو بدست بیاره و دقیقا رفتار تو جوری هست که ایشون رو شیفته تر کردین و هر چه بیشتر جواب رد بدین بیشتر خواهان شما میشه. پس اولا بهتره دست از این فرار کردنا بردارید ببینید شما یه سری ملاکایی دارید که اگر اون اقا بتونه ملاکای شما رو براورده کنه و خودشو با شما مطابقت بده میتونه مورد خوبی برای ازدواج باشه . خب اولا ترسو بزارید کنار ایشون باید خودشون به این نتیجه برسن که نمیتونن خودشونو با شما مطابقت بدن مثال میزنیم در جلسه خاستگاری که اومدن به جای اینکه بهش بگین من تورو دوست ندارم و نمیخوامتو ازت متفرم باهاش صادقانه از ملاکایی که دارین صحبت کنید
    بهش بگین که تحصیلات ایشون براتون مهمه و دوست دارین درجه تحصیلاتش از شما بیشتر باشه اگر به فرض بتونه ارشدشو یا دکتراشو بگیره اونموقع مورد پسند شما واقع میشه
    مثال دوم در مورد تیپ که بهش بگین شما دوست دارین فلان تیپو باید داشته باشه
    یا مثلا در مورد کار و خونه ومسایل اعتقادی.. اینا ملاکای خودتون و انتظاراتی که دارید رو بیان کنید
    و حتی چندتا اخلاقای بد از خودتون بگید که مثلا آشپزی بلد نیستید و مهریه بالا میخوایدو باید سرکار برین وحق کارو طلاقو .. را میگیریدو فلانو فلان (البته این نظر شخصیه منه که فکر میکنم موثر باشه)
    شاید شاید ایشون بتونن خودشونو و فرهنگشونو با شما مطابقت بدن بهر حال یا میتونن یا نمیتونن . وقتی با دیدن این همه مانع خودشون تصمیم بگیرن که بدرد شما نمیخورن خودشون میرن واگر فرض در عمل همه ی ملاکای شما رو پذیرفتن و عمل کردن به نظرم بهتره بهش فکر کنید


    مشکل اینجاست من نمیخوام ازدواج کنم چون مانع رسیدن ب اهداف اولیه م میشه و من تموم این سالها تنها یک هدف داشتم و در مسیر اون هدفم تلاش کردم

    شاید واسه خیلیا اشتباه باشه اما من باورم بر اینه ک زندگی فقط یکبار رغم میخوره ،پس باید دنبال بهترینای زندگیم باشم

    ازدواج مانع بزرگیه واسه من ، یعنی قطعا اجازه نمیده ک ب هدفم برسم

    بعدشم ایشون از لحاظ فکری زمین تا آسمون با من فرق دارن، حتی حرف عادی منو نمیفهمه چ برسه به بقیه ی مسائل

    من نمیخوام سرکارشون بذارم و الکی دلخوششون کنم و پاشن بیان خواستگاری

    اومدیمو مثلا فوق دکتراشونم ب فرض محال گرفتن ، وقتی حتی از لحاظ فکری هیچ شبیه هم نیستیم حتی خونواده م اونو نمیپذیرن من چجوری بخوام حتی یه ثانیه راجب ایشون فکر کنم؟؟؟؟

    واسه شرایط مهریه و حق طلاق و . . . مطمئنم میپذیره ، چون گفتم بحث یکسال یا دوسال نیست ، از زمانی ک من یادم میاد این آقا منو دوس داشتن، حتی دوران بچگیشون هم همبازیم بودن
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  64. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    به نظر من تنها راهش اینه که پدر شما با پدره اون پسره صحبت کنه که پسرش مزاحم شما نشه،
    راستش این اتفاق تو محله ما افتاد پسر همسایمون عاشق دختر همسایمون شد اابته دختره هم بدش نمیومد ولی خانواده دختره مخالف بودن اولش خانواده دختر به پسرو گفت ولی پسرو دست بردار نبود تقریبا 4بار پلیس اومد تو محلمون ولی اخرش دخترو هم شوهر دادن و.رفتش ولی وقتی که پلیس میومد خیلی خانواده پسره میترسیدن ولی به نظرم بازم با یه مشاور مجرب صحبت کن تا تصمیم درستو بگیری
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  65. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  66. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    به نظر من تنها راهش اینه که پدر شما با پدره اون پسره صحبت کنه که پسرش مزاحم شما نشه،
    راستش این اتفاق تو محله ما افتاد پسر همسایمون عاشق دختر همسایمون شد اابته دختره هم بدش نمیومد ولی خانواده دختره مخالف بودن اولش خانواده دختر به پسرو گفت ولی پسرو دست بردار نبود تقریبا 4بار پلیس اومد تو محلمون ولی اخرش دخترو هم شوهر دادن و.رفتش ولی وقتی که پلیس میومد خیلی خانواده پسره میترسیدن ولی به نظرم بازم با یه مشاور مجرب صحبت کن تا تصمیم درستو بگیری
    ممنونم بابت راهنماییتون ، یه خورده خونواده ی من اهل پلیس بازی نیستن ک پلیس رو اونم واسه یه همچین قضیه یی صدا بزنن ، میگن خلاف ک نکرده دوست داره و اونم میشه حلش کرد ، حالا چجوری حلش کرد رو خدا میدونه

    دیشبم این آقا بشکن میزدن ک میخوان بیان خواستگاری ، نمیدونم بابام چجوری با ایشن صحبت کردن فقط میدونم قاعدتا این آقا باید با خونواده شون دیگه صحبت کرده باشن تا حالا

    خیلی بد شد ک اینجوری پیش اومد

    نمیدونم وقتی بیان خونه من چجوری متقاعدشون کنم ک نمیخوام باشون ازدواج کنم ، و چجوری بفهمونم زمین تا آسمون با هم فرق داریم و ب درد یه زندگی مشترک نمیخوریم

    خسته م کرده این موضوع کل انرژیمو داره میگیره
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  67. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    جالب میشه پسره بیاد صحبت کنه بعد عاشقش بشی بفهمی همون که میخوای
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  68. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  69. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    جالب میشه پسره بیاد صحبت کنه بعد عاشقش بشی بفهمی همون که میخوای
    نمیشم شک نکن پریماه خانوم

    من از خیلی وقته میدونم ک دوسم داره ولی هیچ حس خوبی نسبت ب ایشون ندارم

    خیلی بد شد ک میخوان بیان واسه خواستگاری ، خیلی بد شد

    من نمیخواستم ک کار ب اینجا بکشه
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  70. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها
    نمیشم شک نکن پریماه خانوم

    من از خیلی وقته میدونم ک دوسم داره ولی هیچ حس خوبی نسبت ب ایشون ندارم

    خیلی بد شد ک میخوان بیان واسه خواستگاری ، خیلی بد شد

    من نمیخواستم ک کار ب اینجا بکشه
    اتفاقا باید کار به اینجا برسه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  71. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    اتفاقا باید کار به اینجا برسه
    فک کنم دعواشه

    خیلی زشت میشه اونوقت

    چی بگم دوستان عنایت فرمودن ک با ددی محترمت صحبت کن ، ایشون هم صحبت کردن و کار ب اینجا کشیده شده

    حالا موندم چی بپوشم وقتی بیان
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  72. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها
    فک کنم دعواشه

    خیلی زشت میشه اونوقت

    چی بگم دوستان عنایت فرمودن ک با ددی محرت صحبت کنم ، ایشون هم صحبت کردن و کار ب اینجا کشیده شده

    حالا موندم چی بپوشم وقتی بیان
    خب جیغ و دادکن صدات بره اونور بگو من نمیخوام
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  73. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  74. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    خب جیغ و دادکن صدات بره اونور بگو من نمیخوام
    هاهاهاهاهاها راهکار میذارین جلو پام ؟؟؟؟

    نه من بیشتر صدای موسیقم منو میشناسن نه با صدای داد و هوار

    میخوام حلوا خیرات کنم شمام یه فاتحه بفرستین واسه من
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  75. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31146
    نوشته ها
    619
    تشکـر
    595
    تشکر شده 552 بار در 347 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها
    هاهاهاهاهاها راهکار میذارین جلو پام ؟؟؟؟

    نه من بیشتر صدای موسیقم منو میشناسن نه با صدای داد و هوار

    میخوام حلوا خیرات کنم شمام یه فاتحه بفرستین واسه من
    اخی عزیزم

  76. کاربران زیر از Miss tarsa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  77. بالا | پست 50

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : علاقه ی 14 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط Miss tarsa نمایش پست ها
    اخی عزیزم
    خیلی بد تموم شد واسم خیلی

    فکرشو نمیکردم انقد سریع همه چی بخواد اتفاق بیفته ای کاش ب چند روز پیش ک همه چی آرومتر بود برگردم

    مادروشون تماس گرفتن واسه شنبه ک بیان خواستگاری
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد